امروز دوشنبه 10 اردیبهشت 1403 http://islamic-teb.cloob24.com
0
ماهی
طبیعت ماهی، سرد و تر است. ماهی های دریا و آب شور، سردی و تری کمتری دارند و بعضی نسبت به بعضی گرم‌تر می‌باشند. ماهی نمک سود از هر نوع که باشد گرم و مایل به خشکی است و ماهی نمک سود کهنه، گرم و خشک است.
ماهی متوسط و سریع الجهش و بسیار فلس دار مفید ترند.
ماهی کهنه و بدبو لذا بسیار مضر می باشند.
سوال اینجاست طبخ ماهی چگونه باشد؟
نمک سود؟
کبابی؟
یا با روغن؟
بیشتر در روایات کبابی کردن هرچیز مهمتر شمرده شده است.
لذا
خواباندن ماهی در آرد، قبل از سرخ کردن آن، اوضاع را بدتر خواهد کرد.
میفرمایید چرا؟
حتما همه بسیار انجام داده اید؟
روایت داریم:
آنچه در آرد ملتوت کرده با روغن بریان نموده باشند تشنگی بسیار آورد و دیر از معده بگذرد.
هضم ماهی برای عموم مردم – به جز صاحبان معده های گرم و قوی– سخت است و لذا باید بعد از مصرف آن از گرمی هایی مانند خرما یا عسل یا گوارنده های گرم(مثل سیاهدانه، زنیان، آویشن و.)استفاده شود.
امام رضا علیه السّلام: «وَ احْذَرْ. أَنْ تَجْمَعَ بَیْنَ الْبَیْضِ وَ السَّمَکِ فِی الْمَعِدَهِ فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ فَإِنَّهُمَا مَتَى اجْتَمَعَا فِی جَوْفِ الْإِنْسَانِ وُلِّدَ عَلَیْهِ النِّقْرِسُ وَ الْقُولَنْجُ وَ الْبَوَاسِیرُ وَ وَجَعُ الْأَضْرَاسِ:
بپرهیز که. تخم‏ مرغ و ماهى را هم‏زمان در معده گِرد آورى؛ چه، هر گاه این دو با هم در درون انسان جمع شوند، نقرس، قولنج، بواسیر و بیماری دندان بر او عارض می شود.
خیلی ها بعد ماهی آب می خورند بیماری زاست.
خیلی ماهی را برای چند مرتبه مصرف می کنند که بیماری زاست.
پس
خوابیدن بعد مصرف ماهی
سردی خوردن
آب نوشیدن
حمام رفتن
استخر رفتن
ممنوع است چون باعث فلج است.
#یادداشت_های_استاد
یادداشت های استاد/دو
توصیه به جایگزینی گوشت های سفید - و به ویژه گوشت ماهی- به جای گوشت های قرمز، از شاه بیت های علم تغذیه نوین است که اشتباهی بس بزرگ است.
0

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا انسان بیمار می‌شود؟

﴿وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ﴾ سوره شوری/30
«هیچ مصیبتی به شما نمی رسد مگر به خاطر کار های(گناهان)خودتان.»
 

در طب امروزی که البته بهتر آن است که بگوییم طب کمونیستی جواب این است که بیمار شدن انسان یک اتفاق است که به بدشانسی تعبیر می‌کنند.!طب جدید می گوید بیماری یک امر اتفاقی است که هیچ حکمتی ندارد!و متاسفانه این اعتقاد در بین مسلمانان هم رسوخ پیدا کرده است.

اما طبق عقیده ی اسلام هیچکاری در این جهان بدون حکمت نیست!چون ما معتقد به خدایی حکیم هستیم!ایا از شخص حکیم امر عبث و بیهوده و بدون حکمت سر می زند؟همه بیماری ها حکمت و دلیل دارد و انسان اتفاقی بیمار نمی‌شود.

موارد مختلف است و احتمالات متعددی وجود دارد. بعضی از حکمت های بیماری را در زیر عرض می کنیم:

1.فردی تکبر دارد و در صدد تعدی و طغیان است و خداوند او را بیمار می‌کند تا او را ادب کند.

2.فردی زیاد گناه انجام داده است و خداوند او را بیمار می‌کند تا گناهان او پاک بشود.(البته این مورد مخصوص شیعیان است زیرا پاک شدن گناهان در این دنیا و رفع عذاب اخروی یک خیر است و خیر فقط به شیعیان می رسد.)

3.فردی از یاد خدا غافل است. این مورد خیلی دیده شده است. افرادی هستند که هر کاری را انجام می‌دهند و خدا را فراموش کرده اند و گمان می‌کند هیچ اتفاقی برای آن ها نمی‌افتد. خداوند این ها را بیمار می‌کند تا متنبه بشوند.

4.گاهی هم خداوند افرادی را مبتلا می‌کند تا برای آن ها آزمایش باشد. افرادی با ابتلا به بیماری ها ناشکر می‌شوند و کارهای خوب و نماز و اعمال عبادی خود را ترک می‌کنند و کم کم دین را ترک می‌کند تا حقیقت او برای خود و دیگران آشکار بشود.

و.

بنابراین همه بیماری ها دارای حکمت است. با یک اشراف دقیق و کاری که خداوند انجام می‌دهد.انسان وقتی بیمار می شود باید تامل و تفکر کند که حکمت بیمار شدن او چیست!ببیند الله عزوجل چه چیزی از او میخواهد که بیمار شده است؟!اگر گناهی انجام می دهد توبه کند.یا اگر از یاد خدا غافل شده یاد خدا کند و.!یکی از موانع بزرگ درمان همین است که خیال می کنیم بیمار شدنمان به خاطر بد شانسی بوده است و زمانی که بیمار می شویم به جای یاد خدا افتادن کفر هم می گوییم و در نتیجه بیماری تشدید هم می شود!خیال می کنیم اینکه ما بیمار شده ایم و دیگران بیمار نشده اند به خاطر بی عدالتی خدا است!

این حقیقت اگر مطرح بشود و مردم ایمان بیاورند در درمان آن ها کمک می‌کند. یعنی درواقع اصل درمان همین است.شخص باید ببیند علت بیمار شدنش چیست و ان علت را برطرف کند تا بهبود پیدا کند وگرنه اگر دارو های مختلف هم بخورد اما هنوز علت باقی مانده باشد چگونه ممکن است معلول که بیماری باشد برطرف شود!؟
اگرمردم بدانند که علت بیماری گناه است، دیگر انجام نمی دهند. امروزه مردم به سخت ترین رژیم ها مثل خام خواری و آب درمانی و غذا نخوردن و گوشت نخوردن روی می آورند تا بدنشان سالم بماند. اگر بدانند که علت بیماری ها، گناه است، گناه نمی کنند تا بیمار نشوند.
مشکل انسان این است که موقع بیماری افسرده و مایوس می‌شود به طوری که شاید عقل خود را از دست بدهد. ولی اگر انسان بداند که بیماری کار خداست و حکمتی در این کار نهفته است به این مشکلات گرفتار نمی‌شود و سبب می‌شود که زودتر بهبودی یابد.

این مسائل است که دنیای امروز فاقد آن ها است. دارو و بیمارستان دارند ولی فایده ای ندارد چون این مسائل اساسی را از دست داده اند! بدانیم که همه چیز با یک اشراف دقیق به وجود می‌آید به خاطر رستگاری بشر.

0
       

        

1.اولین کاری که بعد از خوردن غذا باید انجام شود نوشیدن آب است البته در صورتی که غذا چرب یا گوشتی نباشد.


2.و در مرحله ی دوم خلال کردن دندان ها(از خلال کردن با نی و چوب درخت انار و چوب گل ها اجتناب شود).


3.و در مرحله ی اخر خوابیدن بعد از خوردن شام یا افطار نه تنها اشکالی ندارد و هضم غذا را مختل نمی کند بلکه برای هضم شدن غذا توصیه هم می شود. پس در مرحله ی سوم بعد از غذا باید بخوابیم!.

نکته1: برای هضم غذا باید به پهلوی چپ خوابید.

نکته2: بعد از خوردن ناهار یا صبحانه فقط دراز کشیدن به پشت برای ده دقیقه توصیه می شود.اما بعد از شام خواب عمیق توصیه می شود.


0
نقدی بر کتب حوزه های علمیه که هدفی جز ضایع کردن عمر و وقت طلاب ندارند، و خروجی های جدید حوزه های علمیه شاهدی بر سخنمان است.

 

و من شرائط الادله: معرفه الاشکال الاقترانیه، والاستثنائیه، و ما یتوقف علیه من المعانی المفرده و غیرها، و لا یشترط الاستقصاء فی ذلک بل یقتصر علی المجزئ منه، و ما زاد علیه فهو مجرد تضییع للعمر، و ترجئه للوقت.

 

ترجمه:

از علم منطق آن قدری لازم است که قیاس اقترانی و استثنائی را بشناسد و نیز معانی مفرده آن را از قبیل موضوع و محمول، و غیر آن ها مثل عکس و نقیض و احوال قضایا را بشناسد.و لازم نیست به حد کمال در مطالب منطق، بررسی و تفکر نماید،بلکه اکتفا کند به مقداری که نیاز است، و بیشتر از آن، ضایع کردن عمر و تلف کردن وقت است.

 

اللمعه الدمشقیه، الشهید الاول، ج 3، ص 63

 

 

0

معرفی بیماری آپاندیس

ورمی در درون است در روایات به «دبیله» تعبیر شده است. اگر منفجر شود کمتر کسی زنده می‌ماند. در عربی «المسران الاعور» یعنی روده کور یا روده یک چشم گفته می‌شود. غده های لنفی وجود دارد که با ورم کردن آن ها باعث بسته شدن آپاندیس یا سفت شدن یا پیچ خوردن می‌شود.

عامل بیماری آپاندیس

با نفوذ نوع خاصی از میکروب، آپاندیس عفونی می‌شود. بنابر روایات این بیماری ناشی از عدم رعایت بهداشت دهان و دندان و ماندن غذا لای دندان است. با باقی ماندن غذا لای دندان میکروبی به وجود می‌آید که باعث این بیماری در آپاندیس می‌شود.

اگر غذای لای دندان ها خورده بشود، شخص مبتلا به آپاندیس می‌شود. خلال های بازاری عمدا از چین برای خراب کردن دندان ها فرستاده می‌شود زیرا از نی ساخته شده است و پیامبر(صلی الله علیه و آله)فرمود با نی خلال نکنید زیرا باعث وبای دندان و خرابی دندان ها می‌شود

چوب زیتون برای خلال خوب است و از همه بهتر گیاهی است به نام گیاه خلال که در خوزستان است که با آن خلال می‌شود.

علائم بیماری آپاندیس

دل درد شدید در حوالی و دور ناف، بی اشتهایی، تهوع، استفراغ، شدید شدن درد هنگام سرفه و عطسه کردن، تب خفیف، حساسیت ربع تحتانی شکم، انقباض غیر ارادی و سفت شدن جداره قدامی شکم.

شخصی مشکوک به آپاندیس به شما مراجعه می‌کند، به او بگویید سرفه مصنوعی کند وقتی با سرفه درد شدیدتر شد آپاندیس است.

افرادی که آپاندیس دارند نمی‌توانند راست بایستدند.

درمان آپاندیس:

درمان اصلی سیاهدانه با عسل و گاهی هم فصد و حجامت هم مفید است. راجع به آپاندیس آمده است:

إِنَّ خَیْرَ الدَّوَاءِ الْحِجَامَهُ وَ الْفِصَادٌ وَ الْحَبَّهُ السَّوْدَاءُ یَعْنِی الشُّونِیز

یعنی بهترین درمان حجامت و فصد و سیاهدانه است.

خوردن عسل به شکل فراوان با سیاهدانه درمان اپاندیس است.
سه قاشق مرباخوری عسل که هر قاشق با هفت دانه سیاهدانه باشد مصرف شود.

عسل باید طبیعی باشد.

(آیت الله تبریزیان)

@islamicteb

0
طبع بادنجان چگونه است؟

مرحوم ابن بسطام در کتاب خود طب الائمه روایت کرده است که امام رضا علیه السلام به بعضی از شاگردان خود فرمودند:

اِسْتَـکْثِروا لَنا مِنَ الباذَنـْجانِ، فَاِنَّهُ حارٌّ فى وَقْتِ الْبَرْدِ، بارِدٌ فى وَقْتِ الْحَرِّ، مُعْتَدِلٌ فِى الاَْوقاتِ کُلِّها جَیِّدٌ فى کُلِّ حالٍ.

بادنجان بخورید که آن در در روزهای گرم، سرد و در روزهای سرد، گرم می باشد و در حالات دیگر اعتدال دارد و در همه حال و همه وقت خوب می باشد.

طب الائمه (ابن بسطام)، صفحه139

             

3
بسم الله الرحمن الرحیم

            

 

حضرت آیت الله عباس تبریزیان، فرزند فاضل، در سال 1341 هجری شمسی، در شهر نجف اشرف به دنیا آمد. پدر ایشان که در عراق دبیر زبان انگلیسی بود، از مبارزین سیاسی بودند که با آیت الله محمد باقر صدر همکاری می نمودند و مشوق فرزندشان برای تحصیل در حوزه علمیه بودند. جد بزرگوار ایشان متولد شهر تبریز بودند که در دوران طفولیت به عراق هجرت نموده و از تجار نجف شدند. مادر ایشان عالمه بوده و در شهر مقدس مشهد مدرس اخلاق و مفسر قرآن و از فعالان فرهنگی و خیریه ای می باشد.ایشان دارای یک فرزند دختر می باشند.

معرفی اجمالی

در4 سالگی وارد مدرسه شد و در سال 1351 ش، وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد.معظم له با دستگیری های مکرر شهید محمد باقر صدرتوسط حزب بعث دستگیر شده و در آخرین دستگیری هم زمان که به شکنجه و شهادت، شهید محمد باقر صدرمنجرگردید به همراه خانواده از کشورعراق رانده شده و پس از یک دوره اقامت کوتاه در شهر مقدس قم در سال 1358 شمسی، به دعوت عموی خویش به مشهد مقدس عزیمت نموده به ادامه ی تحصیل و تحقیق و سایر فعالیت های فرهنگی پرداختند.

ایشان یک دوره مسئولیت موسسه تحقیقاتی(آل البیت علیهم السلام)آیت الله سیستانی را در دهه 60 بر عهده داشته اند. یکی از کارهای مهم واساسی ایشان پایه گذاری اجتهادی علم طب اسلامی می باشد که در طول تاریخ اسلام اولین کتاب و درس اجتهادی بر اساس بیش از یازده هزار حدیث و آیات قرآن توسط ایشان تدوین شده است. به همین علت ایشان به عنوان "پدر طب اسلامی" شناخته شده است.هر چند ایشان بعدها به کتب طب سنتی ازجمله کتاب قانون ابن سینا اشراف پیدا نمودند ولی کتاب طبی ایشان مستقل از این مکاتب طبی و بعنوان طبی بطور کاملا متفاوت و مستقل از جهت منابع، مبادی،مبانی، روش و نتایج نگاشته شده است. در طول مدت بیش از 20 سال از خدمات خاص ایشان، اشتغال به درمان با طب اسلامی است که هزاران بیمار صعب العلاج از داخل و خارج کشور با طب اسلامی بهبود یافته اند.

ایشان تاکنون 7 دوره "اصول الفقه"، 4 دوره "فرائد الاصول"، 5 دوره "کفایه الاصول"، 3 دوره "مکاسب"، 3 دوره "طب" در حوزه های علمیه مشهد از جمله حوزه علمیه امام صادق (علیه السلام)آیت الله میلانی تدریس نموده اند. معظم له از سال 1381 شمسی، دروس خارج فقه و اصول را آغاز نمودند. ایشان در سال 1391 به شهر اصفهان عزیمت نموده و ضمن برگزاری دروس خارج فقه و اصول، یک دوره کتاب دراسه فی طب الرسول المصطفی (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلم)را در حوزه علمیه حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)آیت الله ناصری به زبان فارسی تدریس نمودند که بصورت 300 ساعت صوتی و تصویری تنظیم و عرضه شده است. معظم له در سال 1393 با درخواست و دعوت جمعی از فضلا، دانشگاهیان و طلاب به شهر مقدس قم عزیمت نموده و تدریس دروس فقه، اخلاق و طب اسلامی را در حوزه علمیه قم آغاز نموده اند.

ایشان ضمن تشرف به حج تمتع و سفر زیارتی عمره و سفر به سوریه و لبنان هر ساله از ایام کودکی تاکنون در پیاده روی نجف تا کربلا اربعین شرکت می نمایند.

 

اساتید

برخی از اساتید ایشان عبارتند از حجج اسلام و آیات عظام:

1)میرزا علی فلسفی

2)سید محمد موسوی نژاد

3)سید حسن تبادکانی

4)محمدی نجفی

5)سید حسن مرتضوی

ایشان با توجه به نبوغ خاص در نوجوانی در دروس آیت الله شهید محمد باقر صدر و آیت الله خویی شرکت می نموده است، در یکی از روزها که ایشان همراه با یکی از بستگان خویش که ازعلما بودند در جلسات درس آیت الله صدر شرکت نموده و مورد سوال استاد قرار می گیرند که با توجه به حفظ بودن مطالب روز گذشته درس استاد، تعجب آیت الله صدر و همراهان را برمی انگیزند.

آثار ایشان

آشنایی ایشان با علوم مختلفی مانند  فقه، اصول، رجال، درایه، حدیث، اخلاق، کلام، طب، تاریخ، ادبیات، لغت، تراجم، ادیان، نسخ خطی،علوم قرآن  موجب پدیدار شدن بیش از صد جلد اثر مکتوب می باشند که از جمله آثار وی می‌ توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

الف)کتب، شامل:

    1)اسماء الرسول المصطفی (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلم) جلد 1

    2)اسماء الرسول المصطفی (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلم) جلد 2

    3)اسماء الرسول المصطفی (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلم) جلد 3

    4)العجایب و الاسرار

    5)الصحیح فی مواعظ الرسول المصطفی (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلم)

    6)العد التنازلی فی علائم الظهور المهدی علیه السلام

    7)دراسه فی طب الرسول المصطفی (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلم)جلد 1 (الامراض)

    8)دراسه فی طب الرسول المصطفی (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلم)جلد 2 (العلاج العام)

    9)دراسه فی طب الرسول المصطفی (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلم)جلد 3 (العلاج الخاص و الوقایه)

    10)ارشادات الرسول المصطفی (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلم)فی الصحه و طول العمر

    11)مسائل مستحدثه پزشکی

    12)اخلاق الرسول المصطفی (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلم)

 

ب)تقریرات و جزوات، شامل تحقیق کتب:

    1)مستند الشیعه      20 جلد

    2)ریاض المسائل    15 جلد

    3)مدارک الاحکام    8  جلد

    4)الاستقصاءالاعتبار  7  جلد

    5)غنائم الایام فی مسائل الحلال و الحرام   جلد 1   کتاب الطهاره

    6)غنائم الایام فی مسائل الحلال و الحرام   جلد 2   کتاب الصلاه

    7)غنائم الایام فی مسائل الحلال و الحرام   جلد 3   کتاب الصلاه

    8)غنائم الایام فی مسائل الحلال والحرام    جلد 4   الزکاه والخمس

    9)غنائم الایام فی مسائل الحلال والحرام    جلد 5   کتاب الصوم

    10)غنائم الایام فی مسائل الحلال والحرام  جلد 6   کتاب الصوم والاعتکاف

    11)الرسائل الرجالیه محمد بن ‌محمد ابراهیم کباسی   4 جلد

    12)کشف الغطاء عن مبهمات الشریعه الغراء (جعفربن‌خضر کاشف‌الغطاء)4 جلد

    13)رسائل المیرزا القمی   2 جلد

    14)تمهید القواعد

    15)عوائد الایام

    16)الفقیه (شرح احوال فقها)

    17)مستدرک الوسائل

    18)اجوبه المسائل المقدادیه

 

منبع: وب سایت رسمی حضرت آیت الله عباس تبریزیان

 

0
روغن زردروغن زرد در روایات مدح شده است و درمان است. بطور کلی مفید است ولی در خصوص روغن زرد گاوی تاکید بیشتری شده است در روایت می‌فرماید:نِعْمَ‌ الْإِدَامُ السَّمْن‌[13] روغن زرد چه خوب خورشتی است. در چند روایت وارد است که:السَّمْنُ مَا دَخَلَ‌ الْجَوْفَ‌ مِثْلُه‌[14] هیچ غذایی مانند روغن زرد داخل بدن نمی‌شود.در مورد درمان بودنِ روغن گاو روایات متعددی داریم. روایتی از حضرت امیر ع می‌فرماید:سُمُونُ‌ الْبَقَرِ شِفَاءٌ [15] یعنی روغن‌های گاو شفاء است. در روایت دیگری حضرت امیر ع می‌فرماید:سَمْنُ‌ الْبَقَرِ دَوَاء[16] یعنی روغن گاو دارو و درمان است.بنابراین شکی نیست که روغن گاو درمان است اما نمی‌فرماید برای درمان کدام بیماری مفید است فقط یک روایتی داریم می‌فرماید:مَنْ أَکَلَ لُقْمَهً سَمِینَهً نَزَلَ مِثْلُهَا مِنَ الدَّاءِ مِنْ جَسَدِهِ[17] یعنی هرکس لقمه‌ای غذا که با روغن گاو درست شده است را بخورد همانند از بدنش بیماری خارج می‌شود.سَمِینَهً لقمه ای است که روغن زرد داشته باشد. این روایت همان تعبیری را دارد که درباره‌ی پی وارد شده است.در مِثْلُهَا همان احتمالاتی را که در پی گاو مطرح کردیم اینجا هم مطرح می‌شود.روغن زرد روغنی است که از کره گرفته بشود یا خود کره هم روغن زرد است. کره را روی آتش می‌گذارند و کره‌ی آن جدا می‌شود دوغ هم جدا می‌شود.بقر جنس است و در معنایش ماده و نر وگوساله نیست بلکه همه انواع را شامل می‌شود.روغن زرد گاوی قیدی دارد وآن اینکه اگر کسی شیخ می‌شود یعنی چهل یا پنجاه ساله می‌شود دیگر نباید بخورد. روایتی از امام صادق ع داریم:السَّمْنُ‌ مَا أُدْخِلُ جَوْفَ مِثْلِی وَ إِنِّی لَأَکْرَهُهُ لِلشَّیْخ‌[18] یعنی مانند روغن زرد وارد بدن مثل من نشده است و همانا من آن را برای شیخ مکروه می‌دارم.از اینکه حضرت می‌فرماید کراهت دارم معلوم می‌شود استفاده از روغن زرد برای افراد مسن ضرر دارد. سکته های قلبی ومغزی برای این سن است بنابراین یا روغن نخورد یا بجای آن روغن زیتون مصرف کند.روغن زرد مطلق است روغن زرد گاوی و غیر گاوی را شامل می‌شود. شیخ به افراد بالای چهل سال می‌گویند. روایتی هم داریم می‌فرماید پنجاه سال به بالا شیخ است. روایتی کلینی از امام صادق ع نقل می‌کند:إِذَا بَلَغَ‌ الرَّجُلُ‌ خَمْسِینَ‌ سَنَهً فَلَا یَبِیتَنَّ وَ فِی جَوْفِهِ شَیْ‌ءٌ مِنَ السَّمْنِ[19] یعنی هنگامی که مرد به پنجاه سال رسید نخوابد درحالیکه در بدن او چیزی از روغن زرد باشد.اعتقادم این است که روغن زرد نه تنها در شب بلکه در هرحال برای افراد مسن خوب نیست.دکترهای امروز می‌گویند روغن زرد را بخصوص در تابستان نخورید و در زمستان بخورید. واقعا در تابستان همینطور است چون ممکن است کسی سرگیجه بگیرد اما روایات می‌گویند در تابستان بخورید و در زمستان استفاده از روغن زرد بد است. علت آن هم این است که درتابستان همراه با عرق از بدن خارج می‌شود و چرب شدن بدن به همین جهت است روایت دیگری از حضرت امیر ع است:السَّمْنُ‌ دَوَاءٌ وَ هُوَ فِی الصَّیْفِ خَیْرٌ مِنْهُ فِی الشِّتَاءِ وَ مَا دَخَلَ جَوْفاً مِثْلُهُ[20] یعنی روغن زرد دواء است و در تابستان بهتر است از زمستان و چیزی بهتر از آن داخل بدن نشده است.[13] المحاسن، برقی، ج2 ص498.[14] الجعفریات، ابن اشعث، ص243.[15] المحاسن، برقی، ج2 ص498.[16] المحاسن، برقی، ج2 ص498.[17] دعائم الاسلام، قاضی نعمان، ج2 ص112.[18] المحاسن، برقی، ج2 ص498.[19] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6 ص335.[20] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6 ص335.(آیت الله تبریزیان)
0
روش تهیه روغن پی گاو

درمورد روغن پی گاو نکته ای است و آن روش تهیه‌ی آن است.

روش اول: روشی معمول بین مردم آب کردن ساده پی گاو است. آن را درون قابلامه می‌ریزند و حرارت می‌دهند. باید دقت داشت که گرمای زیاد نبیند بنابراین هرمقدار از پی که آب شد باید جدا شود و در ظرف دیگری ریخته بشود چون اگر زیاد حرارت ببیند سفت می‌شود و می‌ماسد.

روش دوم: ائمه روش خاصی ذکر می‌کنند و آن رختن قلوه پی در ظرفی مانند زود پز است. بعد چهار پنج سنگ روی آتش قرار دهید تا کاملا داغ بشود و آنها را در ظرف قلوه پی بیندازید و آن را شدید تکان دهید تا پی‌ها آب بشوند. سپس صبر کنید و درب ظرف برندارید تا بخار آن خارج نشود. این بهترین روش تهیه روغن گاو است روایت آن در جلد سه وجود دارد.

درزمان ائمه آتش بود با اینحال نفرمودند تنها آب کنید بلکه روش مخصوص ذکر کردند بنابراین شاید برخی فوائد مانند درمان اسهال بودن آن مترتب بر این روش خاص باشد.

اگر مواد دیگری که اضافه بشود مانند به، هل و پیاز خود اینها خاصیت دارند. اگر اینطور که می‌گویند ریختن جو بوی آن را بگیرد خوب است.

در قرآن می‌فرماید: ﴿وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُما﴾[12] شحم بقر و غنم هردو(بر بنی اسرائیل)حرام شده اما طیبات خصوص شحم گاو است. از روایات استفاده می‌شود خصوصیت اصلی برای پی گاو است

(آیت الله تبریزیان)

1
آیا روغن دنبه مناسب است؟

 

از من می‌پرسند روغن دنبه خوب است؟ من می گویم روغن پی گاو خوب است چون به آن تاکیدشده است. دنبه گوسفند را نمی‌شود با روغن پی گاو مقایسه کرد به همین جهت ما درمورد روغن دنبه تاملی داریم اینکه آیا خواصی دارد یا ندارد. البته شحم بز هم برای درمان زخم وارد شده است.

 

به همین جهت بهترین روغن روغن زیتون و دومین روغن روغن پی گاو است و هردو در قرآن ذکر شده است.

 

﴿فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ کَثیراً﴾[10]

 

چون بنی اسرائیل ظلم کردند بر آن‌ها پی گاو را حرام کردیم. یهودی‌ها تا الان نیز پی گاو را مصرف نمی‌کنند در همه جای دنیا نیز فروش پی گاو را ممنوع کرده‌اند حتی در ایران هم به واسطه سلطه‌ای که دارند بر کل جهان ممنوع کرده‌اند. درحالیکه قرآن از آن با نام طیبات یاد می‌کند.

 

روغن پی گاو فوائد دیگری هم دارد مانند اینکه اسهال را درمان می‌کند. روایات می‌فرماید:

 

ذُکِرَ لَحْمُ‌ الْبَقَرِ عِنْدَهُ قَالَ أَلْبَانُهَا دَوَاءٌ وَ شُحُومُهَا شِفَاءٌ وَ لُحُومُهَا دَاء[11] یعنی نزد امام ع درباره گوشت گاو صحبت شد فرمود شیر گاو دوا است و پی آن شفا است و گوشت آن درد و بیماری است

 

شفا در این روایت مطلق است و درمان تمام بیماری‌ها را شامل می‌شود.

 

(آیت الله تبریزیان)